۲۴ آبان ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۴
کد خبر: ۶۶۸۳۴۰

آنلاین، از تخت بیمارستان تا بهشت| بنویسید؛ خانُم مُعَلِم رَفت!

آنلاین، از تخت بیمارستان تا بهشت| بنویسید؛ خانُم مُعَلِم رَفت!
درگذشت خانم معلم شهرستان گرمه خراسان شمالی که با انتشار تصویر تدریسش از روی تخت بیمارستان، موجی از تأثر و تألم را در کشور ایجاد کرد، تلنگری بود بر توجه به رسالت پیامبرگونه معلمی که می‌تواند از هر نقطه‌ای منشأ اثرات فراوانی باشد.

به گزارش خبرگزاری رسا، معلمی عشق است و سوختن شمعی برای روشنی بخشیدن به جان‌های آدمیان. این واقعیتی است که همه‌جا از آن یاد می‌شود و همگان از دوران تحصیل خود به یادگار دارند.

گاهی اما چرخش ایام و گذر روزگاران غبار فراموشی را بر مسئولیت‌های مهم این معلمان می‌اندازد. گاه چنان فشارهای حاکم بر زندگی و طوفان سختی‌ها همه شئون حیات را در هم می‌نوردد که بیش از آن‌که به این شمع‌های در حال سوختن توجه کنیم، همه موضوعات را با حساب‌وکتاب‌ها مادی می‌نگریم. حساب‌وکتاب‌هایی که گاه شان و منزلت معلمی را چنان تنزل می‌دهد که از یاد می‌بریم معلمی، ساختن فردای جامعه است و معلمان، آموزگاران پدران و مادران، مدیران و پژوهشگران و همه بخش‌های جامعه‌مان هستند.

حالا که چند ماهی است، ویروس منحوس کرونا شلاق و آتش به جان انسان‌ها انداخته و هرروز هزاران هزاران را به کام خود فرو می‌برد، اما گاهی تلنگری به ما می‌زند، آن‌که رفت که بود و چه می‌کرد. تلنگری برای زدودن غبار غفلت، برای دوباره نگاه کردن، تلنگری برای آن‌که «دو چشم بینا و دو گوش شنوا داشته باشیم».

 

این بار اما این تلنگر، هزینه‌ای سخت و گرانی را بر ما تحمیل کرد. هزینه‌ای که شاید برای تلافی آن باید بسیار تا بسیار نگاهمان را به معلمان و معلمی عوض کند. جان یک معلم چنان والا و مهم است که شاید البته هزینه از دست دادن آن را هیچ‌گاه جبران نمی‌توان کرد.

معلمی به شغل انبیا معروف است و این بار بانویی از سرزمین خراسان شمالی حلول می‌کند تا راه را برای انسان زیستن روشن کند. «مریم اربابی»، فقط یک معلم از شهرستان گرمه خراسان شمالی نیست بلکه آتشی در دل‌ها است، یا تلنگری برای دوباره نگریستن.

او که آموزگاری برای یاددادن ابتداییات زندگی برای دانش آموزان بود، فرشته‌ای از نور و مادری مهربان برای آنان بود به اذعان بچه‌های کلاسش.

بچه‌های کلاس «ضحی» که در دوران شیوع ویروس منحوس، با خانم اربابی در شبکه شاد بودند باآنکه صورت او را نمی‌دیدند اما رد پای سیرت پاکش را در لحظه‌لحظه کلاس‌های آنلاین استشمام می‌کردند، انگار این بوی بهشت بود که از کلاس‌های آنلاین خانم معلم می‌آمد و در آخر نیز «آن مُعَّلِم با کُرُونا اَز میانِ ما رَفت.»

 

این معلم دبستان شاهد ریحانه ۲۸ سال شمع وجودش را برای روشن ساختن آینده کشور به آتش کشیده بود و ذره‌ذره در آن آب‌شده بود و کرونا ناگاه چون آب سردی بر پیکر این شمع فرود آمد و ادامه این مسیر ناکام گذاشت.

انتشار تصویری از مریم اربابی در بستر بیماری کرونا و همزمان تدریس آنلاین برای دانش‌آموزانش نشان می‌داد که این معلم پرتلاش و ساعی، لحظه‌ای برای آموزش‌وپرورش و تعلیم و تعلم دانش آموزان خود کوتاهی نمی‌کند. اما خبر درگذشت این معلم والامقام موجب تألم و تأثر فراوان شد و تصویر این آموزگار فداکار روی تخت بیمارستان، نمایانگر فداکاری انسان‌های وارسته‌ای است که شُکوه نام معلمی را معنا می‌بخشند.

 

«علیرضا به داغی» همسر این معلم فقید، خانم اربابی را با ۲۸ سال تدریس در مدرسه، یک زن نمونه و مهربان در زندگی خود می‌داند.

دخترش «سهیلا» نیز که مادر خود را این‌گونه ازدست‌داده، او را به فکر دانش‌آموزانش توصیف می‌کند و حضورش در مدرسه حتی طی روزهای تعطیل را برای تعلیم و تعلم خاطرنشان می‌کند. یکی از دانش‌آموزانش نیز، خانم معلم را خوش‌اخلاق و مهربان می‌داند.

انتشار تصویر این خانم معلم در فضای مجازی هم موجی از تأثر و تألم گروه‌های مختلف مردمی و مسئولان را در پی داشت.

حجت‌الاسلام قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور در سوگ از دست دادن این معلم فقید نوشت: این ملت شریف در طول و عرض تاریخش زیاد داغ‌دیده است ولی داغ خانم معلم این روزهایش که انگار هنوز آموزگاری می‌کند و درس معرفت می‌دهد، یکی از دلسوزترین آن‌ها است.

او نوشته است: معلم ایران، مریم اربابی، شما همه ایران را دبستان شاهدت بدان. شما و همه آنانی که غنیمت‌دان عرصه خدمت و تربیت هستند و تا پای جان بر عهدی که بستند مانده‌اند و عالم ماده را پوچ انگاشته‌اند و توشه‌های ملکوتی بر دوش گرفته‌اند؛ لایق عزتی به عمق آینده‌اند تا روح را به نامتان و یادتان ثبت کنند.

رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در پایان یادآور شده: شأن تبلیغی معلم با اخلاص در مسیر نشر اسلام ناب، به رسالتش منزلتی والا بخشیده؛ حال ۳۰۰ روز تا اتمام مأموریت یا ۳۰۰ ثانیه، شما مأموریتتان را ثانیه به ثانیه قدر دانستید و تلنگری شدید بر پیکر آحاد.

 

رضوان حکیم زاده، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش‌وپرورش نیز نوشته است: خبر درگذشت همکار گران‌قدر سرکار خانم مریم اربابی آموزگار دبستان شاهد ریحانه شهرستان گرمه موجب تألم و تأثر فراوان شد. تصویر این آموزگار فداکار که علی‌رغم بیماری سخت و در تخت بیمارستان با دغدغه‌ای فراوان پیگیر یادگیری دانش‌آموزانش بود نمایانگر فداکاری انسان‌های وارسته‌ای است که شکوه نام معلمی را معنا می‌بخشند.

محمدعلی شجاعی، استاندار خراسان شمالی نیز در پیام تسلیتی نوشت: مرحومه اربابی تا آخرین لحظات عمر خود حتی در بستر بیماری نیز دست از تعلیم و تربیت برنداشت و با این خدمت خالصانه خود به همگان به‌خصوص نسل آینده دانش آموزان ثابت کرد که جایگاه تعلیم و تربیت بسیار رفیع است و باید در این راه قدم‌های استوارتری برداشت. 

او در بخشی از پیام خود آورده است: بیماری شوم کرونا موجب شده تا جای خالی بسیاری از فرهیختگان عرصه‌های مختلف بیش‌ازپیش احساس شود اما بدون شک راه و نام آنان برای همیشه در تاریخ این کشور ماندگار خواهد شد.

محمدمهدی خالقی، فیلم‌ساز و نویسنده تاریخ شفاهی نیز در صفحه شخصی خود نوشت:

«بسم‌الله
و یک قهرمان بیشتر
در قصه‌های اسطوره‌ای ما همیشه مردها قهرمان بوده‌اند. شاید چون بیشتر جلوی چشم‌اند و شاید چون قهرمانی بیشتر با زور بازو و بگیر و ببند مردانه و ویترینی معنا شده است. نه اینکه قهرمان‌ها و حماسه‌های مردانه مشکلی داشته باشند، نه ولی مثلاً در غرب هم وقتی قهرمان‌های زن را تصور و تصویر می‌کنند، باز با شمایل مردانه و زور بازو و عضله است و زن‌ها مظلوم‌اند.

اما در اسلام الگوی جاودانه زهرا (س) درنهایت قوتی به‌اندازه چرخاندن دسداس داشته باشد. شاید از لوازم شکل‌گیری تمدن اسلامی یکی هم این باشد که قهرمان‌های زن را از پنجره این جمله علی (ع) ببینیم که "المراه ریحانه، لیست بقهرمانه" و قهرمان هم نه آن قهرمانی که ما می‌گوییم. قهرمانی که از فارسی به عربی رفته و معنایش مباشر امور و سرکارگر است. یعنی در خانه‌ی شما، زن گل است نه سرکارگر و خانه نگه دار. یعنی از همه مراقبت می‌کند، درست. اما مثل گل احتیاج به رسیدگی دارد تا با گل بودنش طراوت ببخشد به خانه و همسر و بچه‌ها.

با این زاویه مریم اربابی معلم فداکاری که کرونا گرفت و از دنیا رفت اما تدریس را روی تخت بیمارستان هم تعطیل نکرد، قهرمان است. الگو است. زنی که جایش در کتاب‌های درسی خالی است. قهرمانی که مرد نیست و کارش مردانه هم نیست.»

این خط عشق پایانی ندارد و گوشه گوشه ایران عزیز پر است از قهرمانانی که ناشناس و گمنام اما در راه خود استوارند.

علی اصغر خواجه الدین
منبع: فارس
ارسال نظرات